پرستار بچه, دباغی هانا به همه دوستان خود که ممکن است خفگی حس حسادت که او مشغول به کار در یک محل که در آن ممکن است به خارج که در آن دختران کار به طور انحصاری و عادی که در آن انسانها ممنوع است. در واقع این عروسک فقط از یک خارجی رفت و آمد مکرر که در آن او عاشق معشوقه خود را غنی او دمار از روزگارمان درآورد او را برای روز. در طول داستان دروغ بر روی تلفن خود را در مورد زندگی یک مرد جوان و قدرتمند و بلند پروازانه در شکل به نظر می رسد در اتاق او به طور مداوم فشردن دار از سایت سکسی اچ دی کارگران استخدام, کف زدن در جلویی بوسه که شیطان با شیرین. کلاهبرداران شروع به ساختن یک افسانه زمانی که آنها راه رفتن گفت که یک همکار از دیگر بال آمد و به بقیه هیچ وقت برای چت در گوشی در حال حاضر به طور کلی مرتدان شروع به ایجاد سر و صدا اما میزبان یک شروع جدید برای شروع این دروغ است. محکم مرد گشوده شلوار خود را از بین بردن این لیسه به لوزه ها, قرار دادن یک پرستار بچه در گلو و شروع به توجه به واکنش او و او همانطور که می دانید کار در ارشد پس از تنظیم هانا را به چیزی قابل توجهی برای متقاعد کردن دوستان خود را که آنها نمی خورد هر کسی در طول یک مکالمه تلفنی و حک کردن آنها باید از یک افسانه در مورد از دست دادن یکپارچگی ،